کد مطلب:330971 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:375
تعریف رشد
تعریف رشد
اگر بخواهیم كلمه «رشد» را به مفهوم عامّ خودش كه شامل همه انواع رشدها در همه موارد بشود تعریف كنیم باید بگوییم: رشد یعنی «اینكه انسان شایستگی و لیاقت اداره و نگهداری و بهره برداری یكی از سرمایه ها و امكانات مادّی و یا معنوی كه به او سپرده می شود داشته باشد» یعنی اگر انسان در هر ناحیه از نواحی زندگی كه حكم یك شأن و وسیله ای را دارد، شایستگی اداره و نگهداری و بهره برداری از آن را داشته باشد، چنین شخصی در آن كار و در آن شأن «رشید» است؛ حال آن چیز هر چه می خواهد باشد، همه آن چیزها و اشیائی كه وسائل و سرمایه های زندگی هستند.
سرمایه به مال و ثروت انحصار ندارد. مردی كه ازدواج می كند خود ازدواج و زن و فرزند و كانون خانوادگی، وسائل و به تعبیر دیگر سرمایه های زندگی او هستند، و یا شوهر برای زن و زن برای شوهر حكم سرمایه را دارد.
رشد ملّی
رشد فقط به فرد منحصر نمی شود، در مورد ملّتها نیز سرمایه های طبیعی، فرهنگی و انسانی و امثال آن، سرمایه هایی است كه در اختیار ملّتها قرار دارد، و «رشد ملّی» عبارت است از لیاقت و شایستگی یك ملّت برای نگهداری و بهره برداری و سود بردن از سرمایه ها و امكانات طبیعی و انسانی خود؛ به هر اندازه كه لیاقت و شایستگی اداره و بهره برداری از آنها را دارد، به همان اندازه «رشید» است.
رهبری و مدیریّت كه موضوع اصلی بحث است خود مستلزم نوعی از رشد است؛ زیرا رهبری در حقیقت عبارت است از بسیج كردن نیروی انسانها و بهره برداری صحیح از نیروهای انسانی.
مجموعه آثاراستادشهیدمطهری، ج 3، ص: 315
من برای توضیح بیشتر مقدّمتاً دو مثال از رشد فردی و شخصی می آورم، سپس وارد مسأله رهبری می شوم. عرض كردم رشد یعنی قدرت اداره و قدرت بهره برداری از امكانات و سرمایه ها.
رشد فردی و اخلاقی
اوّلین رشدی كه انسان باید از آن بهره مند باشد رشد فردی، شخصی و اخلاقی است. این سؤال پیش می آید كه آیا اغلب افراد می توانند این سرمایه را اداره و از آن بهره برداری كنند؟ باور كنید كمتر كسی است كه چنانكه باید از سرمایه های فردی و شخصی خود بهره برداری كند. به مناسبت اینكه مجمع ما مجمع علمی است و همان طوری كه در آغاز سخن عرض كردم مجمع ما دو بعدی است، یكی از دو مثال متناسب است با بعد علمی مجمع ما و دیگری با بعد دینی آن. مثال اول كه متناسب با بعد علمی مجمع ماست مربوط است به قوای هوشی و قوای ادراكی انسان.
اگر بخواهیم كلمه «رشد» را به مفهوم عامّ خودش كه شامل همه انواع رشدها در همه موارد بشود تعریف كنیم باید بگوییم: رشد یعنی «اینكه انسان شایستگی و لیاقت اداره و نگهداری و بهره برداری یكی از سرمایه ها و امكانات مادّی و یا معنوی كه به او سپرده می شود داشته باشد» یعنی اگر انسان در هر ناحیه از نواحی زندگی كه حكم یك شأن و وسیله ای را دارد، شایستگی اداره و نگهداری و بهره برداری از آن را داشته باشد، چنین شخصی در آن كار و در آن شأن «رشید» است؛ حال آن چیز هر چه می خواهد باشد، همه آن چیزها و اشیائی كه وسائل و سرمایه های زندگی هستند.
سرمایه به مال و ثروت انحصار ندارد. مردی كه ازدواج می كند خود ازدواج و زن و فرزند و كانون خانوادگی، وسائل و به تعبیر دیگر سرمایه های زندگی او هستند، و یا شوهر برای زن و زن برای شوهر حكم سرمایه را دارد.
رشد ملّی
رشد فقط به فرد منحصر نمی شود، در مورد ملّتها نیز سرمایه های طبیعی، فرهنگی و انسانی و امثال آن، سرمایه هایی است كه در اختیار ملّتها قرار دارد، و «رشد ملّی» عبارت است از لیاقت و شایستگی یك ملّت برای نگهداری و بهره برداری و سود بردن از سرمایه ها و امكانات طبیعی و انسانی خود؛ به هر اندازه كه لیاقت و شایستگی اداره و بهره برداری از آنها را دارد، به همان اندازه «رشید» است.
رهبری و مدیریّت كه موضوع اصلی بحث است خود مستلزم نوعی از رشد است؛ زیرا رهبری در حقیقت عبارت است از بسیج كردن نیروی انسانها و بهره برداری صحیح از نیروهای انسانی.
مجموعه آثاراستادشهیدمطهری، ج 3، ص: 315
من برای توضیح بیشتر مقدّمتاً دو مثال از رشد فردی و شخصی می آورم، سپس وارد مسأله رهبری می شوم. عرض كردم رشد یعنی قدرت اداره و قدرت بهره برداری از امكانات و سرمایه ها.
رشد فردی و اخلاقی
اوّلین رشدی كه انسان باید از آن بهره مند باشد رشد فردی، شخصی و اخلاقی است. این سؤال پیش می آید كه آیا اغلب افراد می توانند این سرمایه را اداره و از آن بهره برداری كنند؟ باور كنید كمتر كسی است كه چنانكه باید از سرمایه های فردی و شخصی خود بهره برداری كند. به مناسبت اینكه مجمع ما مجمع علمی است و همان طوری كه در آغاز سخن عرض كردم مجمع ما دو بعدی است، یكی از دو مثال متناسب است با بعد علمی مجمع ما و دیگری با بعد دینی آن. مثال اول كه متناسب با بعد علمی مجمع ماست مربوط است به قوای هوشی و قوای ادراكی انسان.